یکتاس یکتاس .

یکتاس

دمشق - اندلس در زمان خلافت اموی در دمشق

تأسیس حکومت اموی در اندلس

روش وی با پدر اختلاف بسیار داشت که فقیهان را از دخالت در امور دولت دور کرد و گفت کار ایشان بجز انجام مراسم دین و قضا نیست و اینگروه بجنبیدند و هشام را لعن کردند و مردم را بشورش خواندند و چون حکم نگهبانان خاص از غلامان مزدور گرفت کینه ایشان سختتر شد و تباهی در راهها افتاد و آن گروه از مردم اندلس که به مسلمانی رو کرده بودند در قرطبه و طلیطله شورش فقیهان شهر را که یحیی لیثی و طالوت فقیه علمدار آن بودند نیرو دادند و حکم را از ولایتداری بینداختند و با یکی از خاندان وی بیعت کردند و اینکار در ناحیه غربی قرطبه انجام شد حکم پایمردی کرد و در پیکار شورشیان فیروز شد و تیغ در ایشان نهاد و خانه ها و مسجدهایشان را ویران کرد و باقیمانده شورشیان بفاس و اسکندریه گریختند و چون بسیار شدند در آنجا تباهی کردند و عبدالله بن طاهر ولایتدار مصر به فرمان مأمون بر ایشان تاخت و مغلوبشان کرد و اجازه داد تا بجزیره کرت روند و همچنان ببودند تا پس از مدتها که فرنگان آن جزیره را بگرفتند.

به سال 125 ابوالخطار یمانی بر اندلس تسلط یافت و صمبل بن حاتم که مصری بود بر او بشورید و از ولایتداری خلع کرد و یکی از مصریان را به ولایتداری رسانید یمنیان میخواستند ابوالخطار را به مقام خویش باز برند اختلاف بالا گرفت و اندلس چهار ماه تمام ولایتدار نداشت عاقبت همگی بر ولایتداری یوسف بن عبدالرحمن فهری اتفاق کردند که مصری بود و به سال 129 ولایت اندلس را بدو دادند و بنا شد یکسال ولایت بدست او باشد و سال بعد کار را بدست یمنیان دهد تا هر که را خواهند ولایتدار کنند و چون سال بگذشت یمنیان خواستند یکی از خویشتن را بولایت رسانند اما صمبل مقاومت کرد و گروه بسیار از ایشان را بکشت و باز بر ولایت یوسف اتفاق شد و کس بر او اعتراض نکرد تا عبدالرحمن اموی بر اندلس تسلط یافت.

بدوران مهدی همه دولتها از عباسیان حساب میبردند که این دولت بنهایت قدرت و وسعت رسیده بود اما آن اختلاف که میان خلیفه بغداد و اندلس بود مایه اضطراب بغداد بود که مهدی چون پدر قدرت امویان اندلس را بدیده حسد مینگریست و میخواست این دولت را از میان بردارد اما لشکر کشی به آن دیار میسر نبود که راه دراز بود و گذر دادن سپاه از صحراهای آفریقا کاری دشوار مینمود و هم قوت عبدالرحمن اموی به حساب بود که وی در اندیشه بود دیار شام را از امویان بگیرد و اگر اوضاع اندلس اجازه میداد بدینکار اقدام کرده بود بدینجهت دو خلیفه در بغداد و اندلس بدشمنی و کینه قانع شدند و کوشش عملی بر ضد همدیگر کمتر کردند.

 

پاورپوینت تأسیس حکومت اموی در اندلس

به سال 125 ابوالخطار یمانی بر اندلس تسلط یافت و صمبل بن حاتم که مصری بود بر او بشورید و از ولایتداری خلع کرد و یکی از مصریان را به ولایتداری رسانید یمنیان میخواستند ابوالخطار را به مقام خویش باز برند اختلاف بالا گرفت و اندلس چهار ماه تمام ولایتدار نداشت عاقبت همگی بر ولایتداری یوسف بن عبدالرحمن فهری اتفاق کردند که مصری بود و به سال 129 ولایت اندلس را بدو دادند و بنا شد یکسال ولایت بدست او باشد و سال بعد کار را بدست یمنیان دهد تا هر که را خواهند ولایتدار کنند و چون سال بگذشت یمنیان خواستند یکی از خویشتن را بولایت رسانند اما صمبل مقاومت کرد و گروه بسیار از ایشان را بکشت و باز بر ولایت یوسف اتفاق شد و کس بر او اعتراض نکرد تا عبدالرحمن اموی بر اندلس تسلط یافت.

بدوران مهدی همه دولتها از عباسیان حساب میبردند که این دولت بنهایت قدرت و وسعت رسیده بود اما آن اختلاف که میان خلیفه بغداد و اندلس بود مایه اضطراب بغداد بود که مهدی چون پدر قدرت امویان اندلس را بدیده حسد مینگریست و میخواست این دولت را از میان بردارد اما لشکر کشی به آن دیار میسر نبود که راه دراز بود و گذر دادن سپاه از صحراهای آفریقا کاری دشوار مینمود و هم قوت عبدالرحمن اموی به حساب بود که وی در اندیشه بود دیار شام را از امویان بگیرد و اگر اوضاع اندلس اجازه میداد بدینکار اقدام کرده بود بدینجهت دو خلیفه در بغداد و اندلس بدشمنی و کینه قانع شدند و کوشش عملی بر ضد همدیگر کمتر کردند.

ابن اثیر گوید: (مهدی عبدالرحمن بن حبیب فهری را باندلس فرستاد و او از آفریقا گذشت دریا را پیمود و بسلیمان بن یقطان که ولایت بارسلن داشت نامه نوشت و او را به اطاعت خلیفه بغداد خواند اما سلیمان دعوت وی را نپذیرفت و فهری خشمگین با گروهی از بربران به قلمرو او هجوم برد اما سلیمان ویرا بشکست و عبدالرحمن باقیمانده نیروی وی را تار و مار کرد و کشتیهای او را بسوخت که فرار نتواند کرد فهری در ناحیه والانس موضع گرفت و محصور شد اما مقاومتی سخت کرد و ترس وی بدلها افتاد و عبدالرحمن هزار دینار جایزه برای سرش معین کرد و یکی از بربران ویرا بکشت و سرش را به نزد خلیفه اندلس برد.

 

منبع


برچسب: ،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ دی ۱۴۰۰ساعت: ۱۰:۵۵:۲۵ توسط:ستار یکتا موضوع: نظرات (0)